x تبلیغات
مطالب حقوقی

دیه گردن

 

دیه گردن
دیه، مقدار مالی می باشد که در شرع مقدس برای جنایت هایی که باعث آسیب به تمامیت جسمی دیگران می شود تعیین گردیده است. بنابراین میزان این دیه در اعضای گوناگون بدن بر حسب اهمیت عضو و موارد دیگر متفاوت است. مثلا دیه گردن بر حسب شکستگی یا خمیدگی مقدار متفاوتی دارد.
گردن یکی اعضای مهم و حساس بدن می باشد که توسط ستون فقرات و مهره های گردن موجب اتصال سر به دیگر اعضای بدن می گردد. و نیز تنها راه انتقال خون به مغز می باشد، پس این عضو یکی از حیاتی ترین اعضا بدن است. قانونگذار مقدار مالی را برای جنایت هایی که باعث صدماتی نظیر شکستگی، خمیدگی یا جراحت گردن می گردد تعیین نموده است که در قانون مجازات اسلامی با عنوان دیه گردن شناخته می شود.

مقدار دیه گردن در سال 1401

قانونگذار برای هر کدام از آسیب های گردن نظیر شکستگی، خمیدگی و یا ناقص شدن، دیه متفاوتی در نظر گرفته است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

دیه شکستگی گردن در صورت کج شدگی و خمیدگی

بر طبق ماده ی 626 قانون مجازات، اگر جنایتی باعث کج شدگی یا خمیدگی گردن بر اثر شکستگی شود و بهبودی نیابد، مقدار دیه آن یک دیه کامل معدل ششصد میلیون تومان می باشد، اما در صورت بهبودی و کاهش خمیدگی و کج شدگی دیه آن بر طبق ارش محاسبه می گردد.

دیه شکستگی گردن بدون کج شدگی یا خمیدگی

چنانچه جنایتی باعث شکستگی گردن گردد، اما موجب کج شدگی یا نافرم شدن گردن از حالت اصلی خود نشود ارش به آن تعلق خواهد گرفت.

دیه ناقص شدن گردن

بر اساس قانون چنانچه جنایتی بر گردن باعث شود که فرو بردن یا جویدن غذا با مشکل روبرو شود و یا اینکه مانع از حرکت گردن شود، ارش به آن تعلق خواهد گرفت..

دیه جراحات گردن

قانونگذار برای جنایت هایی که باعث به وجود آمدن جراحات یا شکستگی هایی بر گردن می گردد دیه های متفاوتی تعیین نموده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت:
دیه حارضه گردن: در صورتی که جنایتی باعث خراشیدگی بدون خونریزی بر گردن گردد، مقدار دیه آن یک صدم از دیه گردن خواهد بود.

دیه دامیه گردن:

اگر جنایتی باعث جراحتی همراه با خونریزی گردد، مقدار دیه دو صدم دیه گردن خواهد بود.

دیه متلاحمه گردن:

چنانچه جراحتی باعث بریدگی عمیق گوشت گردد، اما به پوست نازک رویه استخوان نرسد، مقدار دیه آن سه صدم از دیه گردن خواهد بود.

دیه سمحاق گردن:

جنایتی که باعث بریدگی عمیق گوشت شود و به پوست نازک رویه استخوان برسد، مقدار دیه آن چهار صدم دیه گردن خواهد بود.

دیه موضحه گردن:

جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت گردد و پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و آن را آشکار کند دیه آن پنج صدم دیه گردن خواهد بود.

عوامل افزایش میزان دیه گردن 

  • اگر آسیب باعث ایجاد نقص در سیستم تنفسی گردد.
  • چنانچه بعد از بهبودی جراحت، آثار آن بر پوست گردن باقی بماند.
  • در صورتی که جراحت به نحوی باشد که علاوه بر گردن، سر و صورت هم آسیب ببیند، علاوه بر دیه گردن، دیه سر صورت نیز به مجنی علیه تعلق خواهد گرفت.
 

دیه شنوایی

دیه شنوایی

افراد توسط گوش های خود توانایی شنیدن صداهای اطراف خود را دارند، بنابراین چنانچه فردی به این عضو جنایتی وارد کند و شخص دیگر بر اثر این جنایت، قادر به شنیدن صداهای اطراف خود نباشد، شخص بزهکار (مجرم) باید دیه آن را بپردازد. باتوجه به مقدار شنوایی گوش ها، مقدار دیه شنوایی متغیر است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

دیه از بین رفتن هردو گوش

چنانچه فردی بر اثر حادثه ای، هر دو گوش خود را از دست بدهد، از آنجایی که به طبع از دست دادن این گوش ها دیگر قادر به شنیدن صداها نخواهد بود، به او یک دیه کامل تعلق خواهد گرفت حتی اگر مقدار شنوایی هر دو گوش یکسان نباشد.

دیه از بین رفتن یک گوش

اگر در حادثه یا جنایتی، شخص فقط یک گوش خود را از دست بدهد، به سبب ماده ی 682 قانون مجازات اسلامی (بخش دیات)، به وی فقط نیمی از دیه کامل تعلق خواهد گرفت هرچند شنوایی دو گوش برابر نباشد.

دیه از بین رفتن یک گوش شنوا

مطابق ماده ی 683 قانون مجازات اسلامی، از بین بردن شنوایی گوش شنوای فردی که یکی از گوش های وی قادر به شنیدن نیست، موجب نیمی از دیه کامل خواهد بود.
دلیل اینکه به این فرد نیمی از دیه کامل تعلق می گیرد، این است که بعد از، از بین رفتن آن گوش، فرد دیگر قادر به شنیدن صداها نیست.

دیه کاهش میزان شنوایی

برخی اوقات آسیب وارد شده مسبب قطع یا از میان رفتن یک عضو نمی گردد، بلکه موجب صدمه جزئی به آن عضو می شود، مثلا در صورتی که بر اثر آسیب وارده، مقدار شنوایی کاهش پیدا کند، و میزان آن قابل تشخیص باشد، به همان نسبت به فرد دیه تعلق خواهد گرفت.

دیه از بین رفتن شنوایی به دلیل قطع گوش

مطابق ماده ی 685 قانون مجازات اسلامی، اگر با قطع یا از بین بردن گوش و یا هر جنایت دیگری شنوایی از بین برود یا نقصان پیدا کند، هرکدام از جنایت ها، دیه یا ارش جداگانه ای خواهد داشت.
بنابراین در این حالت، مقدار دیه دقیق شخص توسط پزشکی قانونی، بعد از انجام آزمایش های مربوطه معلوم می گردد.

دیه نقص دائمی در مجرای شنوایی

چنانچه در اثر جنایتی در مجرای شنوایی، نقص دائمی به وجود آید که فرد به صورت کامل ناشنوا شود، دیه شنوایی ثابت می باشد و اگر نقص موقتی باشد، بر طبق ماده ی 686 قانون مجازات اسلامی، فقط ارش (مابه التفاوت) تعیین می گردد.

دیه شنوایی کودک

در صورتی که کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده است، در اثر ناشنوا شدن قادر به حرف زدن نباشد و یا کودکی که به تازگی زمان سخن گفتن او فرا رسیده است، در اثر ناشنوا شدن قادر به یادگیری کلمات دیگر نباشد و نتواند آن ها را بر زبان آورد، علاوه بر دیه شنوایی، دیه یا ارش زوال یا نقص گفتار هم، حسب مورد ثابت می گردد.

دیه از بین رفتن شنوایی و گویایی

برخی اوقات اثرات جنایت، از خود جنایت وارد شده بیشتر است، بنابراین چنانچه بر اثر جنایتی هم حس شنوایی و هم گویایی از بین برود، بر طبق ماده ی 688 قانون مجازات اسلامی هر یک، دیه کامل دارند.

دیه شنوایی در سال 1401

اگر فردی هر دو گوش شخص دیگری را از بین ببرد، مطابق قانون، باید ششصد میلیون تومان به بزه دیده (مورد جنایت واقع شده) پرداخت کند، اما اگر فقط به یک گوش او آسیب وارد کند، موظف به پرداخت سیصد میلیون تومان خواهد بود.
 

دیه بینایی

 

دیه چشم
چشم ها از مهم ترین اعضای بدن می باشند و اگر فرد به این عضو جنایتی وارد کند، باتوجه به مقدار آسیب وارد شده بایستی دیه بینایی را به فرد آسیب دیده پرداخت کند.

دیه از بین رفتن بینایی هر 2 چشم

چنانچه فردی آسیبی به چشم های شخص دیگری وارد کند که به موجب آن هر دو چشم فرد بینایی خود را از دست بدهد، مرتکب وظیفه دارد که به شخص بزه دیده دیه کامل پرداخت کند.
دیه از بین رفتن بینایی یک چشم
برخی اوقات آسیب وارد شده موجب از بین رفتن بینایی یک چشم شخص می شود. در این حالت بر اساس ماده ی 689 قانون مجازات اسلامی بخش دیات، نیمی از دیه کامل به فرد آسیب دیده تعلق خواهد گرفت.
لازم به ذکر است که مقدار دیه در دو حالت گفته شده به نسبت چشمانی که بینایی دارند در حکم مذکور یکسان محسوب می گردند، هرچند مقدار بینایی آن ها با یکدیگر تفاوت داشته باشد یا از جنبه های دیگر مثل شب کوری و منحرف بودن با هم فرق داشته باشند.

دیه کاهش بینایی چشم

چنانچه آسیب وارد شده موجب از بین رفتن بینایی کامل شخص نگردد اما موجب کاهش بینایی وی شود، به 2 صورت به وی دیه پرداخت می گردد: که عبارتند از
الف- در صورتی که مقدار کاهش بینایی قابل تشخیص باشد، به همان نسبت به فرد دیه تعلق خواهد گرفت.
ب- چنانچه مقدار کاهش بینایی قابل تشخیص نباشد، به فرد ارش (ما به التفاوت) تعلق خواهد گرفت.

دیه از بین بردن بینایی شخص یک چشم

کسی که یک چشم بینا داشته باشد، فقط توسط آن می تواند محیط اطرف خود را ببیند، بنابراین اگر فردی به آن یک چشم بینا جنایتی وارد کند، بر طبق ماده ی691 قانون مجازات اسلامی (بخش دیات) به شرح ذیل به آسیب دیده دیه پرداخت می کند.
  • چنانچه شخص یک چشم بینا داشته باشد و چشم دیگر وی نابینای مادرزادی بوده و یا در اثر دلایل غیرجنایی از بین رفته باشد، به او دیه ی کامل تعلق خواهد گرفت.
  • اگر فردی یک چشم بینا داشته باشد و چشم دیگر خود را در اثر قصاص یا جنایتی که استحقاق دیه آن را داشته است از دست داده باشد، دیه چشم بینا، نیمی از دیه کامل خواهد بود.
نکته ی قابل توجه این است که دلیل حادثه ای که فرد یک چشم در آن بینایی چشم دیگرش را از دست داده است در مقدار دیه وی تاثیر گذار است.

دیه بیرون آوردن چشم از حدقه

برخی از جنایتکاران رفتارهای غیر انسانی از خود نشان می دهند. مثلا چشم شخص دیگری را از حدقه بیرون می آورند.چنانچه فردی  چشم دیگری را از حدقه خارج کند، فقط به آن یک دیه (دیه بینایی) تعلق خواهد گرفت و دیگر به فرد آسیب دیده دیه از بین رفتن بینایی، تعلق نمی گیرد، ولی اگر در اثر صدمه دیگری مثل شکستن سر، بینایی هم از بین برود یا دچار نقصان شود، هر یک حسب مورد دیه یا ارش جداگانه ای دارد.

دیه بینایی در سال 1401 

بر طبق نرخ جدید اعلام شده دیه، مقدار دیه کامل، معادل ششصد میلیون تومان است. بنابراین در صورتی که فردی موجب از بین رفتن بینایی هردو چشم شخص دیگری شود، باید ششصد میلیون تومان دیه به وی بپردازد، اما اگر فرد یک چشمش را در اثر جنایتی (منجر به قصاص) از دست داده باشد، فقط سیصد میلیون تومان دیه بینایی به وی تعلق خواهد گرفت.
 

دیه عقل

دیه ی عقل

افراد توسط قوه تفکر خود قادر به انجام کلیه امور روزانه خود هستند، بنابراین اگر فردی چه عمدا و غیر عمدی به شخصی جنایتی وارد کند، که بر اثر آن جنایت به عقل شخص آسیب برسد، باید دیه آن را پرداخت کند که این دیه باتوجه به مقدار خسارت وارد شده به عقل متفاوت است.

دیه زوال عقل

مطابق ماده ی 675 قانون مجازات اسلامی بخش دیات:«زایل کردن عقل موجب دیه کامل و ایجاد نقص در آن موجب ارش است، خواه جنایت در اثر ایراد ضربه و جراحت و خواه ترساندن و مانند آن باشد.»
با استناد به این ماده متوجه می شویم که تفاوتی بین دیه زوال عقل از راه جنایت عمدی با غیر عمدی وجود ندارد.
لازم به ذکر است در صورتی که مجنی علیه دچار جنون ادواری شود ارش ثابت است.

دیه ایجاد نقص در عقل

برخی اوقات آسیب وارد شده به عقل موجب زوال کامل آن نمی شود، بلکه باعث ایجاد نقص می شود، که در این حالت هم فرقی در جنایت عمدی و غیر عمدی نیست و شخص مکلف به پرداخت ارش به شخص آسیب دیده خواهد بود.
زوال عقل کمتر از حد جنون
مطابق ماده ی 676 قانون مجازات اسلامی، در زوال و نقصان حافظه و نیز اختلال روانی در صورتی که به حد جنون نرسد ارش ثابت است.
مقصود از این ماده این است که چنانچه آسیب وارده مسبب دیوانه شدن شخص نشود، فقط ارش ثابت می باشد.

زوال عقل بر اثر شکستن سر یا صورت

ماده ی 678 قانون مجازات اسلامی بیان می دارد:«هرگاه در اثر صدمه ای مثل شکستن سر یا صورت، عقل زائل گردد یا نقصان یابد، هریک دیه یا ارش جداگانه ای دارد.» در این صورت مطابق حالات فوق به فرد دیه عقل تعلق خواهد گرفت و برای جراحات دیگر هم دیه یا ارش می گیرد.

دیه ی فرد بیهوش شده 

ماده ی 680 قاون مجازات اسلامی بیان می کند:«هرگاه در اثر جنایتی مجنیٌ علیه بیهوش شود و به اغماء برود، چنانچه منتهی به فوت وی شود، دیه نفس ثابت می شود و چنانچه به هوش آید، نسبت به زمانی که بیهوش بوده، ارش ثابت می‌شود و چنانچه عوارض و آسیب های دیگری نیز به وجود آید، دیه یا ارش عوارض مزبور نیز باید پرداخت شود.»
جنایت بر کسی که در اغما یا بیهوشی و مانند آن است از جهت احکام مزبوط به قصاص و دیه، جنایت بر شخص هوشیار محسوب می شود.

دیه عقل در سال 1401 

دیه ی کامل در سال 1401 معادل ششصد میلیون تومان است، بنابراین اگر عقل شخص از بین برود، به او کل این مقدار تعلق می گیرد، و اگر ارش به آن تعلق بگیرد، به نظریه پزشکی قانونی نیاز خواهد بود.
 

 

دیه بویایی

دیه بویایی

همه ی اعضای بدن انسان، ارزش و اهمیت خاص خود را دارند، از همین رو قانونگذار برای کلیه ی اعضای بدن چنانچه جنایتی به آن ها وارد گردد، میزان دیه ای معین کرده است که این مقدار دیه باتوجه به آسیب وارده متفاوت خواهد بود، که در ادامه این مقاله دیه بویایی را توضیح خواهیم داد.

دیه از بین رفتن کامل بویایی

برخی اوقات با وارد شدن آسیب به یک عضو، آن عضو دیگر مثل گذشته کار نمی کند. در رابطه با حس بویایی، در صورتی که آسیبی به آن وارد شود که باعث شود حس بویایی کاملا از بین برود، فرد آسیب زننده وظیفه دارد دیه کامل به فرد آسیب دیده پرداخت کند.
ولی چنانچه آسیب وارده به حس بویایی به گونه ای باشد که فقط بخشی از این عضو از کار بیافتد، شخص آسیب دیده مستحق دریافت دیه کامل نخواهد بود بلکه فقط ارش (مابه التفاوت عضو سالم با عضو ناسالم) به وی تعلق خواهد گرفت.
مطابق تبصره ی ماده ی 693 قانون مجازات اسلامی، چنانچه یکی از 2 سوراخ بینی بر اثر جنایت از بین برود، به فرد آسیب دیده، نیمی از دیه کامل تعلق خواهد گرفت.

دیه بویایی در صورت ایجاد نقص

چنانچه آسیب وارد شده به حس بویایی به طور مستقیم (وارد به خود آن حس) نباشد، بلکه به دنبال از بین رفتن، بریدن بینی یا جنایت دیگری، حس بویایی از بین برود یا دچار نقص شود، بر اساس ماده ی 694 قانون مجازات اسلامی، هر جنایت، دیه یا ارش جداگانه دارد.

دیه بویایی در سال 1401

در صورتی که در سال ۱۴۰۱ به حس بویایی جنایتی وارد شود که به موجب آن، حس بویایی به صورت کامل از دست برود، به فرد دیه کامل، معادل ششصد میلیون تومان تعلق خواهد گرفت، ولی اگر حس بویایی به صورت کامل از بین نرود، بلکه قسمتی از این عضو از کار افتاد، به آن شخص فقط ارش دیه تعلق خواهد گرفت.
ولی چنانچه به دلیل آسیب وارد شده به حس بویایی، فقط یکی از دو سوراخ بینی از کار افتد، آن هم مشروط براینکه دلیل حادثه، جنایت باشد به فرد نیمی از دیه کامل، معادل 300 میلیون تومان تعلق خواهد گرفت.
 

پرداخت دیه توسط بیت المال

دیه از بیت المال

بر اساس ماده ی ۴۴۸ قانون قانون مجازات اسلامی، دیه به مقدار مال مشخصی می گویند که در شرع  به سبب جنایت غیرعمدی بر نفس، عضو یا منفعت یا جنایت عمدی در مواردی که به هر دلیلی امکان قصاص وجود نداشته باشد، مقرر گردیده ‌است.
بنابراین در مواردی که امکان محکوم شدن شخص به پرداخت دیه وجود ندارد و یا به واسطه شرایطی دیگر که در قانون مشخص شده است، پرداخت دیه از طریق بیت المال انجام می شود.

مواردی که در آن پرداخت دیه از طریق بیت المال صورت می پذیرد:

خطا یا اشتباه قاضی

چنانچه در پرونده ای، اشتباه یا تقصیر قاضی اثبات گردد و حکم صادره در رابطه با پرونده، موجب اجرای قصاص یا قطع عضو گردد، بر طبق ماده ی ۱۳ قانون مجازات اسلامی، پرداخت دیه از بیت المال انجام می شود.
نکته ی قابل ذکر این است که اگر اشتباه قاضی در رابطه با حکم صادره،عمدی باشد، مسئولیت کیفری و مدنی به دنبال خواهد داشت و دیه را باید خود او بپردازد.

سوگند طرفین دعوا

در شرایطی که هیچ کدام از طرفین دعوا قصد نداشته باشند که سوگند یاد کنند، یعنی خواهان نخواهد قسم یاد کند، باقسم خوردن خوانده (شخصی که علیه وی دعوی مطرح گزدیده است) دعوی مطرح شده پایان می یابد، بنابراین پرداخت دیه از بیت المال انجام می شود.

دفاع مشروع

چنانچه شخصی در برابر تهاجم شخص دیوانه ای از خود دفاع نماید، بر طبق تبصره ی ۳ ماده ۱۵۶ قانون مجازات اسلامی، پرداخت دیه از طریق بیت المال انجام می گیرد.
لازم به ذکر است که شرایط دفاع مشروع باید رعایت شده باشد.

سوگند متهم

در صورت رخ دادنجنایتی، اگر کسی کشته شود یا قاتل شناسایی نگردد، چنناچه نوبت به سوگند متهم برسد و وی سوگند یاد کند که این کار را انجام نداده است، بر طبق ماده ی ۴۸۴ قانون مجازات اسلامی، پرداخت دیه  توسط بیت المال صورت می پذیرد.

لوث (ظن قوی به متهم)

چنانچه ظن (حالتی که بالاتر از شک است) قوی نسبت به متهم وجود داشته باشد، قاعده لوث مطرح می گردد و در صورتی که مدعی علیه سوگند بخورد، بر اساس ماده ۴۸۴ قانون مجازات اسلامی، پرداخت دیه از بیت المال خواهد بود.
لازم به ذکر است که چنانچه لوث علیه 2 یا چند نفر به صورت مردد ثابت باشد، و اگر تمامی آن ها قسامه (سوگند بخورند که بیگناه می باشند) بخورند و اعلام برائت نمایند، بر طبق ماده ی ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی، پرداخت دیه توسط بیت المال انجام می شود.

وجود نداشتن عاقله یا ناتوانی در پرداخت توسط عاقله

بر اساس ماده ۴۷۰ قانون مجازات اسلامی، چنانچه مرتکب دارای عاقله نباشد و یا توانایی پرداخت دیه را نداشته باشد، یا عاقله وی قادر نباشد دیه را پرداخت کند، پرداخت دیه از طریق بیت المال انجام می گیرد.

مرگ یا فرار مرتکب

در جنایت شبه عمد اگر به سبب مرگ یا فرار مرتکب دسترسی به وی ممکن نباشد، دیه از اموال وی پرداخت می گردد و اگر دارایی های او توان پرادخت دیه را نداشته باشد، بر طبق ماده ۴۷۴ قانون مجازات اسلامی، دیه از بیت المال پرداخت می گردد.
در جنایت خطای محض، نظیر جنایت شبه عمد برخورد می گردد و اگر دارایی های وی برای پرداخت دیه کافی نباشد، بر طبق ماده ۴۷۵ قانون مجازات اسلامی، دیه از بیت المال پرداخت می شود.

ازدحام

در صورتی که  شخصی در اثر ازدحام کشته شود، بر اساس ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی، پرداخت دیه توسط بیت المال انجام می شود.

عدم شناسایی قاتل

چنانچه شخصی به قتل برسد و قاتل شناسایی نگردد، بر طبق ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی، دیه از بیت المال پرداخت می گردد.

مامور در حال انجام وظیفه

اگر ماموری در اجرای وظایف قانونی، عملی را بر طبق قانون انجاد دهد و آن عمل مسبب فوت یا صدمه بدنی فردی شود، بر اساس ماده ۴۷۳ قانون مجازات اسلامی، دیه از بیت المال پرداخت می شود.
مثل خطای تک تیر اندازی که موجب فوت فرد دیگری شود.

اجرای حکم

بر طبق ماده ی ۴۸۶ قانون مجازات اسلامی، هر زمان بعد از اجرای حکم قصاص، حد یا تعزیر که مسبب قتل یا صدمه بدنی شده باشد، اگر عدم صحت حکم صادره اثبات گردد، پرداخت دیه از بیت المال انجام می شود.

منطقه ممنوعه

بر اساس تبصره ی ماده ۴۷۳ قانون مجازات اسلامی، اگر فردی با علم به خطر یا از روی تقصیر، وارد منطقه ممنوعه شود( مثل مناطق نظامی و یا مناطقی که ورود به آن ها ممنوع می باشد) و بر اساس مقررات، هدف قرار بگیرد، دیه ی او از بیت المال پرداخت خواهد شد.
شایان ذکر می باشد که در صورتی دیه از طریق بیت المال پرداخت می گردد که شخص از ممنوعه بودن مکان، اطلاع نداشته باشد.

اشخاص مجهول الهویه

در صورتی که مصدوم مجهول‌الهویه باشد و در اثر صدمه غیرعمد فوت کند و اولیای دم وی مشخص نباشد،دادستان بعد از تشکیل پرونده، اگر مرتکب شناسایی گردد، دیه از وی گرفته می شود و به حساب بیت المال واریز خواهد شد تا در صورت پیدا دشن اولیا دم به آن ها پرداخت گردد.
اما اگر اولیا مجهول الهویه مشخص باشد ولی قاتل شناسایی نشود، پرداخت دیه از طریق بیت المال انجام می گیرد.
 
صفحه قبل 1 صفحه بعد