x تبلیغات
مطالب حقوقی

اعتراض به رای محکومیت مواد مخدر

مواد مخدر

زمانی که ارتکاب جرم مثل خرید و فروش شیشه یا تریاک یا هروئین و... توسط متهم، محرز می گردد، حکم محکومیت به تحمل مجازات برای او صادر می شود. یعنی با احراز مجرمیت متهم، حکم کیفری علیه او به معنی تحمل کیفر اصدار می شود. حکمی که از دادگاه نخستین صادر می گردد، عنوان حکم بدوی داشته و قابل تجدیدنظرخواهی و اعتراض است. اعتراض به حکم بدوی یا همان حکم صادره از مرحله نخستین باعث طرح پرونده در مرحله تجدیدنظر می شود. این فرض درحالی می باشد که حکم نخستین به شکل حضوری صادر گردیده و محکوم علیه حق واخواهی ندارد.

واخواهی از حکم غیابی مواد مخدر

چنانچه متهم به ارتکاب جرم خرید و فروش تریاک یا حمل و نگهداری شیشه و یا دیگر جرایم مواد مخدر، در جلسه رسیدگی نزد قاضی صادر کننده حکم بدوی حضور نیابد و وقت رسیدگی به شکل واقعی به او ابلاغ نشده باشد و متهم وکیل نگرفته یا لایحه دفاعیه ارسال نکرده باشد، حکم بدوی به شکل غیابی صادر می شود. محکوم علیه حکم غیابی قادر است اعتراض به رای محکومیت را در قالب ثبت واخواهی انجام دهد. پرونده جهت رسیدگی مجدد در همان شعبه ای که برای اولین بار بدون حضور متهم رسیدگی نموده بود، ثبت مجدد گردیده و ابلاغ وقت رسیدگی انجام می شود.
بعد از طی کردن مرحله ی واخواهی، همچنان فرصت و نوبت تجدیدنظرخواهی از حکم بدوی وجود دارد و واخواهی مسبب از بین رفتن حق تجدیدنظرخواهی نمی شود.
اعتراض نکردن به رای محکومیت
اعتراض نکردن به رای محکومیت نخستین، به معنی تسلیم به رای نیست. یعنی محکوم علیه راسا یا به وسیله ی وکیل خود می بایست اسقاط حق تجدیدنظرخواهی خود را به محکمه بدوی اعلام کند. این مسئله توسط تنظیم لایحه انجام می شود. محکوم علیه قادر است به موجب اسقاط حق تجدیدنظرخواهی، از دادگاه بدوی درخواست کند که در مقدار مجازات مندرج در حکم، درخواست تخفیف کرده و کاهش آن را بر طبق قوانین و مقررات مربوطه تقاضا کند.

تسلیم به رای و درخواست تخفیف

بر اساس ماده ی 442 قانون آیین دادرسی کیفری، محکوم علیه قادر است با اعلام اسقاط حق اعتراض به رای محکومیت نخستین، از محکمه درخواست اعمال تخفیف کند. این موضوع موجب الزام قاضی بر اعمال تخفیف می شود. اما مقدار آن بدین شکل است که قاضی میتواند تا یک چهارم مجازات را کم کند. به این معنا که اگر برای مرتکب جرم، چهار سال حبس در نظر گرفته شده باشد، قاضی مختار است که تا یک چهارم آن را کم نماید. یعنی از 1 روز و 1 ماه تا سقف 1 سال، می تواند در مثال گفته شده، مجازات حبس را کاهش دهد.
نگارش لایحه دفاعیه و اعتراضیه به وسیله وکیل
بهترین تصمیم، این است که تنظیم لایحه دفاعیه که در اثنای رسیدگی و دادرسی استفاده می شود، و نیز تنظیم لایحه اعتراضیه که برای اعتراض به حکم نخستین و انجام تجدیدنظرخواهی انجام می یرد، به قلم وکیل بوده و به وسیله او به رشته تحریر درآید. و نیز توصیه می شود به وکیل، وکالت در مطالعه ی پرونده داده و از او درخواست کنید که بعد از مطالعه ی اوراق و محتویات پرونده نسبت به تنظیم لایحه اقدام کند.
 

مجازات قتل فرزند توسط پدر

 

قتل فرزند
اکثر مردم از این مسئله آگاهند که مجازات قتل در شرایطی قصاص می باشد ولی در مورد مسئله ی قتل فرزند توسط پدر اینگونه نمی باشد. ماده ی 301 قانون مجازات اسلامی که بیان کرده است ” قصاص در صورتی ثابت می گردد که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیٌ علیه نباشد و مجنیٌ علیه، عاقل و در دین با مرتکب برابر باشد. “ پس با نظر به این ماده می فهمیم که یکی از شرایط اثبات قصاص این است که مرتکب پدر یا جدپدری مجنی علیه نباشد.
البته لازم به ذکر است که این حکم تنها در رابطه با شخصی است که پدر مشروع فرزند خود باشد یعنی چنانچه فردی در اثر رابطه نامشروع دارای فرزند شود و وی را به قتل برساند، قصاص می شود.

لزوم اثبات رابطه ی پدر فرزندی

بر طبق ماده ی 309 قانون مجازات اسلامی : ” این ادعاء که مرتکب، پدر یا یکی از اجداد پدری مجنیٌ علیه است، بایستی در دادگاه ثابت گردد و در صورت اثبات نشدن، حق قصاص، حسب مورد، با سوگند ولی دم یا مجنیٌ علیه یا ولی وی ثابت می گردد.”
این که مرتکب جرم، پدر یا جدپدری مقتول است، می بایست در دادگاه اثبات گردد و چنانچه اثبات نشود قصاص با سوگند خوردن یا سوگند نخوردن ولی دم یا ثابت می گردد یا رد. پس اگر رابطه ی پدر فرزندی اثبات نگردد، اولیای دم مقتول یا می توانند قسم بخورند که قاتل، پدر مقتول بوده است که در این صورت قاتل قصاص می شود یا اینکه از سوگند خوردن خودداری نمایند که در این صورت قصاص رخ نمی دهد.

فرق کشتن فرزند توسط پدر و پدربزرگ

سقوط قصاص برای پدر هم در رابطه با فرزند پسر وجود دارد و هم فرزند دختر یعنی کشتن فرزند فارق از جنسیت آن توسط پدر، حکم قصاص نخواهد داشت.
ولی در رابطه با پدر بزرگ این گونه است که قصاص در صورتی برای جدپدری ثابت نخواهد بود که به فرزند پسر خود جنایت وارد نماید. به عنوان مثال اگر آقای الف فرزند پسری داشته باشد و آقای الف فرزند پسر خود را چه پسر باشد چه دختر به قتل برساند، قصاص نمی شود. ولی اگر آقای الف فرزند دختری داشته باشد و نوه اش یعنی فرزند دخترش را به قتل برساند قصاص می شود.

مجازات کشتن فرزند توسط پدر و جد پدری

هرچند پدری که فرزند خود را کشته قصاص نمی شود ولی قانونگذار وی را بدون مجازات رها نمی کند و برای پدری که فرزند خود را کشته مجازات تعزیری پیش بینی شده است.
بر اساس ماده ی 612 قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات ” هر شخصی مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته اما از قصاص گذشت کرده باشد و یا به هر دلیل قصاص نشود، اگر اقدام او باعث اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران شود، دادگاه مرتکب را به حبس از 3 تا 10 سال‌ محکوم می کند. “
برای اعمال این مجازات باید یکی از شرایط زیر وجود داشته باشد:
  • قتل عمدی باشد و شاکی نداشته باشد
  • قتل عمدی باشد و شاکی داشته باشد اما شاکی از قصاص گذشت کرده باشد
  • قتل عمدی باشد و به هر علتی امکان قصاص وجود نداشته باشد.
تعمیم مجازات به جرم قتل فرزند را می توان با توجه به بند سوم این ماده استناد کرد که بر اساس شرع و قانون مجازات قصاص برای پدر منتفی می باشد. به همین دلیل می توان به مجازات 3 سال تا 10 سال حبس تعزیری برای او حکم داد.
 

کلاهبرداری اینستاگرامی

کلاهبرداری اینستاگرامی

امروزه به دلیل پیشرفت‌ در عرصه‌های تکنولوژی و فناوری و ایجاد برنامه‌های ارتباطی و اجتماعی ذیل این پیشرفت افراد زیادی را ترغیب به استفاده از این تکنولوژی کرده است. یکی از این برنامه‌ها اینستاگرام است که امروزه طرفداران زیادی دارد. اشخاص با حضور در این برنامه پر طرفدار جهانی در زمینه‌های گوناگونی اقدام به فعالیت می‌ کنند به طوری که بعضی ها تنها از آن به عنوان راهی برای ارتباط با جهان بیرون و برخی از آن برای کسب درآمد آنلاین استفاده می کنند.
استفاده از این فضای مجازی با وجود خصوصیات مثبتی که دارد زمینه‌ساز کلاهبرداری های زیادی گردیده است. خیلی از اشخاص با اهداف سودجویانه در این برنامه عضو می شوند و اقدام به کلاهبرداری اینستاگرامی می کنند.

شکایت از کلاهبردار اینستاگرامی

در کلاهبرداری، شخصی دارایی های دیگری را با استفاده از ابزار و فعالیت‌های متقلبانه به دست می آورد.
خیلی از اشخاصی که اقدام به ارتکاب جرم در برنامه اینستاگرام می ‌کنند، فکر می کنند به دلیل آنکه از راه صفحات فیک دست به چنین اعمالی می زنند، دیگر شخص مال باخته نمی تواند از وی شکایت کیفری کند، ولی در حقیقت این تصور اشتباه است. زیرا در قانون ایران در رابطه با جرایم رایانه ‌ای و کلاهبرداری اینستاگرامی جرم انگاری گردیده است و مجازات دارد.

مراحل شکایت از کلاهبرداری اینستاگرامی

برای شکایت درست و اصولی بر طبق قانون بایستی همه ی مراحل مورد نظر در این رابطه را به صورت کامل رعایت کرد تا بدون این که دعوای شما با قرار عدم استماع مواجه گردد بتوانید به راحتی به حق خود برسید. کسی که قصد شکایت از کلاهبرداری اینستاگرامی را دارد می بایست نخست شکواییه نزد وکیل کیفری مجرب و متخصص تنظیم کند و مدارک و ادله اش را در شکواییه درج و ضمیمه کند. این ادله می‌ تواند شامل پیام‌های رد و بدل شده، تصویر، اسکرین شات، فیش واریزی بانک و آدرس پیج اینستاگرامی باشد که بایستی به صورت کامل درج شود.
در مرحله ی بعدی این شکواییه به همراه مدارک می بایست به دفتر خدمات الکترونیک قضایی برده شده و ثبت شود و پس از ثبت شکایت پرونده به دادسرای جرایم رایانه ‌ای ارجاع داده می‌شود و پس از بررسی‌های مورد نیاز و انجام تحقیقات درست و مقدماتی پرونده به دادگاه صالح ارجاع داده می گردد. به عبارتی دادسرا پرونده را به پلیس فتا حوزه شهر شخص ارجاع می‌دهد و پس از انجام تحقیقات از طرف پلیس فتا این مرجع نتیجه بررسی‌هایش را به دادسرا اعلام می‌ کند. در این مرحله دادسرا پرونده مورد نظر را بررسی کرده و در صورت احراز جرم رخ داده، اقدامات لازم را انجام می دهد و پرونده را به دادگاه کیفری ارشال می کند. لازم به ذکر است که به صورت اینترنتی هم امکان شکایت در این خصوص وجود دارد. بدین صورت که به سایت پلیس فتا مراجعه کرده و شکایت خود را درج و ثبت کنید.

راه های پیشگیری از کلاهبرداری در اینستاگرام

نخستین راهی که توسط آن می‌توانید از امن بودن صفحه اینستاگرامی اطمینان یابید و از آن کسب و کار اینترنتی با خیال آسوده خرید کنید، نماد اعتماد الکترونیکی است که نشان‌ دهنده اعتبار این صفحه می باشد.
راه دوم این است که اشخاص فقط از صفحاتی در اینستاگرام خرید کنند که به درگاه های امن متصل می باشند و آن را به خریداران معرفی می کنند. این درگاه های امن به وسیله ی پلیس فتا تأیید شده‌اند. به این صورت که شرکت شاپرک چند مورد از درگاه های معتبر و تأیید شده را معرفی نموده است که پرداخت ملت، تجارت الکترونیک پارسیان، تجارت الکترونیک سامان و پرداخت الکترونیک پاسارگاد از جمله این درگاه های امن می باشند که شما می‌توانید از این درگاه های ایمن استفاده کنید و برای جلوگیری از هر اشکال احتمالی فیش واریزی را به همراه داشته باشید.
راه سوم این است که پیش از آن که از یک صفحه خرید کنید، از رضایت مشتریان آن پیج اطلاع یابید و در صورت وجود رضایت‌های زیاد و پیام‌های حقیقی و به دور از دروغ اقدام به خرید کنید.

مرجع رسیدگی به کلاهبرداری اینستاگرامی

جرایم مرتبط با برنامه اینستاگرام و کلاهبرداری هایی که در آن انجام می شود جز جرایم کیفری به شمار می روند و اولین مرجع صالح به رسیدگی، دادسرا جرایم اینترنتی است که پلیس فتا پس از بررسی‌های لازم در این رابطه و وجود جهات اثبات جرم و برای انجام تحقیقات تکمیلی پرونده را به دادسرا و بعد دادگاه صالح ارجاع می‌دهد.
دادگاه صالح بر طبق قانون دادگاه محل وقوع جرم می باشد و این مسئله در قانون جرایم رایانه‌ای عنوان گردیده است. بدین صورت که در جایی که کلاهبرداری اینستاگرامی اتفاق افتاده است دادگاهی که در آن بانک حساب زیان‌دیده وجود دارد و از آن محل پول به شکل متقلبانه برداشته شده صالح به رسیدگی به این جرم است.
 

مجازات تکرار جرم

 

تکرار جرم
مباحثی نظیر تکرار و تعدد جرم درحوزه ی حقوق کیفری مطرح می باشد.  تکرار جرم وصف رفتارهای مجرمانه فردی می باشد که با حکم قطعی لازم‌الاجرا از یکی از محاکم کیفری، محکومیت کیفری پیدا کرده و بعداً مرتکب جرم دیگری گردیده است. یکی از جهات تمایز تعدد و تکرار جرم، وجود سابقه محکومیت کیفری بوده که شرط مهم تحقق تکرار جرم می باشد.
ماده ی 136 قانون مجازات اسلامی در این رابطه بیان می کند :
«هر وقت فردی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد گردد و هر بار حد آن جرم بر وی جاری شود حد او در بار چهارم اعدام است». این ماده ناظر به تکرار جرم در جرایم حدی می باشد.
در جرایم حدی معیار تشخیص تعدد از تکرار جرم اجرای حکم می باشد. به این معنا که در صورتی که جرایم متعدد پیش از اجرای حکم باشد مورد از موارد تعدد بوده ولی چنانچه جرم دوم پس از اجرای مجازات جرم اول باشد مورد از موارد تکرار می باشد. بر عکس جرایم تعزیری که معیار تشخیص تعدد از تکرار جرم قطعیت حکم است.
بر طبق ماده ی 137: هر شخصی به‌ دلیل ارتکاب جرم عمدی با حکم قطعی به یکی از مجازات ‌های تعزیری از درجه 1 تا درجه 5 محکوم گردد و از تاریخ قطعیت حکم تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان اجرای مجازات، مرتکب جرم عمدی تعزیری درجه 1 تا 6 شود، حداقل مجازات جرم ارتکابی به صورت میانگین بین حداقل و حداکثر مجازات قانونی آن جرم است و دادگاه می تواند وی را به بیش از حداکثر مجازات تا یک‌ چهارم آن محکوم نماید.
این ماده به تکرار جرم در جرایم تعزیری اشاره می کند که معیار تشخیص تعدد از تکرار جرم قطعیت حکم می باشد.

مجازات تکرار جرم در جرایم تعزیری

به غیر از تکرار جرم در جرایم حدی، این مسئله در جرائم تعزیری هم توسط قانون گذار بررسی شده است. جرم تعزیری، جرمی می باشد که با نظر به شرایط جامعه و اوضاع و احوال قانون گذار تعریف کرده است و خودش با توجه به گونه و شدت عمل ارتکابی برای آن مجازات پیش بینی کرده است که البته برخلاف جرم حدی که در مجازات تغییر و تخفیف وجود امکان پذیر نیست، امکان تغییر و تخفیف در آن وجود دارد.
مجازات تکرار جرم در جرائم تعزیری این گونه است که چنانچه فردی به سبب یک حکم قطعی به یکی از مجازات های تعزیری از درجه 1 تا 6 محکوم گردد و از تاریخ قطعیت حکم تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان اجرای مجازات، مرتکب جرم تعزیری درجه 1 تا 6 دیگری گردد، به حداکثر مجازت تا 1.5 برابر آن محکوم می گردد .

تکرار جرایم تعزیری در صورت وجود جهات تخفیف در مجازات

  1. اگر مجازات قانونی، حداقل و حداکثر داشته باشد، دادگاه قادر است مجازات مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر مجازات کم کند.
  2. در صورتی که مجازات ثابت باشد یا حداقل نداشته باشد، دادگاه می تواند مجازات مرتکب را تا نیمی از مجازات مقرر کم کند.
البته چنانچه مرتکب 3 فقره محکومیت قطعی مشمول مقررات تکرار جرم یا بیش از آن داشته باشد، مقررات تخفیف اعمال نمی گردد.

مجازات تکرار جرم در جرایم حدی

مرتکبی که 2 بار یا بیشتر اقدام به ارتکاب جرمی می نماید مسلم است که مجازات وی هم فرق خواهد داشت و شدیدتر تنبیه می شود. این شدت در رابطه با جرائم حدی هم وجود دارد. جرائم حدی جرائمی می باشند که مجازاتشان در شرع تعیین گردیده است و قانون گذار مستقیما و عینا آن‌ها را در قانون بیان نموده است. به همین دلیل تغییر و حذف مجازات امکان پذیر نیست. مجازات تکرار جرم در جرائم حدی بر اساس ماده ی 136 قانون مجازات اسلامی 92 معین گردیده است. مطابق این ماده چنانچه شخصی 3 مرتبه مرتکب یک جرم که مجازات آن حدی است گردد و در هر مرتبه نیز مجازات نسب به وی اعمال گردد، در بار چهارم مجازات وی اعدام می باشد.
 

وکیل فرهنگ و رسانه

 

فرهنگ و رسانه
وکیل فرهنگ و رسانه وکیلی می باشد که به غیر از داشتن دانش حقوقی لازم، آشنا به فرهنگ و رسانه بوده و قادر است از حقوق اصحاب رسانه دفاع کند.
جرایم رسانه ای، جرایمی‌ می باشند که از راه رسانه نظیرمطبوعات، خبرگزاری‌ها و سایت‌ها رخ می دهند. ویژگی اصلی این گونه جرایم، ارتکاب آن ها از راه انتشار در نشریه چاپی یا الکترونیکی واجد پروانه انتشار از هیات نظارت بر مطبوعات است.
جرایم رسانه در 2 حیطه ی حقوق فردی و عمومی فرهنگ و رسانه

حوزه ی فردی 

  • سرقت ادبی
  • نشر اکاذیب
  • افتراء  و توهین به افراد
  • تهدید از راه رسانه و افشای رازهای شخصی

حوزه ی عمومی رسانه

  • تبلیغ علیه جمهوری اسلامی
  • تحریک به جرایم علیه امنیت
  • انتشار اسناد محرمانه دولتی و نظامی
  • انتشار نشریه بدون پروانه
  • انتشار مذاکرات جلسات غیرعلنی محاکم دادگستری و مجلس شورای اسلامی
  • انتشار مطلب ها و تصاویر خلاف عفت عمومی
  • توهین به مقامات و مقدسات
  • دریافت کمک‌های خارجی و واگذاری امتیاز نشریه

مهم ترین قوانین حوزه ی رسانه

قانون مطبوعات مصوب سال 64 با آخرین اصلاحات والحاقات سال79
قانون تعیین تکلیف هیأت منصفه مطبوعات مصوب سال 87
قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب سال 52
قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب سال 48
مواد مرتبط با مطبوعات از قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92
صلاحیت دادگاه ها جهت بررسی پرونده رسانه ای
اصل 168 قانون اساسی، 3 شرط “علنی بودن”، “حضور هیات منصفه” و “محاکم دادگستری” را جهت رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی نظر گرفته است. مطلبق این اصل، رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی بوده و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری انجام می شود که جهت ضایع نگردیدن حق متهم می توان از وکیل فرهنگ و رسانه کمک گرفت.
براین اساس به جرایم رسانه ای رسانه هایی که مجوز قانونی دارند با حضور هیات منصفه رسیدگی می گردد. این  امتیاز شامل رسانه های بدون مجوز قانونی نمی گردد.این نوع جرایم بدون حضور هیات منصفه مورد رسیدگی قرار می گیرند. رسیدگی به جرایم رسانه ای در صلاحیت دادگاه کیفری یک است.

جرایم رسانه ای و فرهنگی

در تهران تحقیقات مقدماتی جرایم رسانه ای در دادسرای فرهنگ و رسانه و در شهرستان ها در دادسرای عمومی و انقلاب انجام می شود.
وکیل فرهنگ و رسانه با دانش حقوقی و آگاهی از شیوه ی فعالیت رسانه ها و قوانین این حوزه، از اصحاب رسانه در دادسرا و دادگاه دفاع می کند و نیز شکوائیه مربوط به فرهنگ و رسانه را تنظیم می کند.
 

مجازات کلاهبرداری

 

جرم کلاهبرداری
جرم کلاهبرداری به معنای استفاده از اسم یا عنوان ساختگی برای متقاعد کردن طرف تبأسیات مجهول و اقتدارات و اعتبارات موهوم است. و نیز امید وارد نمودن به وقایع موهوم یا ترساندن از امور مرهوم تا بدین شکل مال یا سند یا اوراق بهادار و قولنامه از طرف بگیرند و به وی زیان وارد کنند.به مجرم این جرم کلاهبردار می گویند. میان صحنه سازي کلاهبردار و اشتباه مجنی علیه که باعث تسلیم مال یا سند و ... می گردد بایستی رابطه علیت وجود داشته باشد. بر طبق ماده ی 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری عنصر قانونی جرم کلاهبرداری را تشکیل می‌دهد، بیان می کند:
هر شخصی از طریق حیله و تقلب، مردم را به وجود شرکت‌، تجارتخانه‌، کارخانه‌، موسسات موهوم یا به داشتن دارایی و اختیارات واهی فریب دهد و یا به کارهای غیر واقع امیدوار کند یا از اتفاقات غیر واقع بیم دهد و یا نام و عنوان مجهول داشته باشد و به یکی از لوازم مذکور، وجوه، اموال، اسناد، حواله، قبوض یا مفاصا حساب و مانند آن را به دست آورده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار به شمار می رود. به غیر از آن به موارد زیر محکوم می گردد:
  • رد اصل مال به صاحبش
  • حبس از یک تا هفت سال
  • پرداخت جزاي نقدي معادل مالی که گرفته است.

ارکان کلاهبرداری

کلاهبرداری با 3 رکن زیر از دیگر جرایم تشخیص داده می‌ شود:
مهم ترین شرط در بروز آن دروغ گویی و عمل و ابزار متقلبانه برای فریب دادن مردم می باشد. به عنوان نمونه فردی خود را مهندس معرفی می نماید و یا جواز مهندسی را جعل نموده و از مردم برای ساختن آپارتمان پول می ‌گیرد.
شرط دوم این است که طرف مقابل اغفال گردد. یعنی دروغ گویی شخص کلاهبردار موثر باشد.
شرط سوم و آخر این است که فرد مال باخته پس از فریب خوردن مال خود را در اختیار کلاهبردار قرار دهد.

مواد قانونی مجازات کلاهبرداری

ماده ی 19 ق . م . ا
دادگاه قادر است مرتکبین جرم کلاهبرداری را به عنوان تتمیم حکم تعزیري براي مدتی از حقوق اجتماعی محروم نماید. و نیز از زندگی در نقطه یا نقاط مشخص ممنوع کند یا به سکونت در محل مشخص مجبور کند. بایستی با جرم ارتکابی متناسب باشد.
محکومیت‌های تاثیر گذار در قوانین جزایی مصوب سال 66
هر فردی بر طبقحکم قطعی به دلیل ارتکاب 2 بار یا بیشتر به جرم کلاهبرداری محکوم گردد، چنانچه از مستخدمان دولتی نباشد از حق استخدام دولتی و مملکتی محروم می شود. بند ۵ ماده ی ۲۵ ق . م . ا. این حکم را منسوخ نموده است. تبصره ۱ ماده ۱۸۹ ق . م . ع. سابق هم، گروهی از مجازات‌های تبعی براي کلاهبرداری در نظر گرفته بود که با نظر به صراحت ماده ی 8 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری منسوخ می باشد.
در برخی از مقررات متفرقه، مرتکبان کلاهبرداری از اشتغال به شغل خاص محروم گردیده اند؛ از جمله به موجب بند ۴ ماده ۱۲ قانون دفاتر اسناد رسمی و قانون سردفتران مصوب 54 مرتکبین کلاهبرداری از اشتغال به سردفتري و دفتر یاري محروم گردیده اند. بر طبق ماده ی ۲ قانون در مورد کارشناسان رسمی، کلاهبرداران از اشتغال به امر کارشناسی هم محروم گردیده اند. بر اساس بند 6 ماده ی 2 قانون دلالان، به افرادی که محکومیت ارتکاب جرم کلاهبرداری دارند پروانه دلالی نمی دهند.
بر اساس ماده ی 7 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری، چنانچه کلاهبردار از مأمورین گفته شده در این قانون باشد از تاریخ صدور کیفرخواست از شغل خود معلق می گردد. دادسرا وظیفه دارد صدور کیفر خواست را به اداره یا سازمان ذي ربط اعلام نماید. چنانچه متهم بر طبق رأي قطعی برائت حاصل نماید، ایام تعلیق جزء خدمت وی به شمار می رود و حقوق و مزایاي مدتی را که به دلیل تعلیقش نگرفته دریافت می کند. از مفهوم ماده استنباط می گردد که چنانچه متهم بر اساس رأي قطعی برائت نگیرد از دریافت حقوق و مزایاي ایام تعلیق محروم می شود.
 

حکم جلب

حکم جلب

حکم جلب، قرار جلب و دستور جلب است اما به صورت عامیانه و عرفا به‌ شکل حکم بیان می شود. در صورتی که قانونا حکم به شمار نمی رود زیرا حکم قاطع دعوا است اما جلب یک قرار تلقی شده و قاطع دعوا و یا در مورد ماهیت آن نمی باشد. حال با علم به این مسئله که حکم جلب در حقیقت همان قرار جلب است و اشاره‌ای به‌ حکم قاطع دعوا ندارد به ادامه ی مقاله پرداخته می شود.
هنگامی که شکایتی بر علیه شخصی در مراجع قضایی مطرح می شود چه این شکایت در مراجع کیفری باشد چه حقوقی، وقتی قاضی، پرونده را به صورت کامل بررسی کند و ادله ی ارائه گردیده به وسیله ی خواهان را کافی بداند به احضار متهم دستور می‌دهد و چنانچه متهم پس از ابلاغ احضاریه به این مسئله برای چندین لار اهمیت ندهد و در جلسه رسیدگی حضور نیابد، دادگاه دستور احضار وی را صادر می کند.

شرایط صدور حکم جلب

صدور حکم جلب شرایطی دارد که عدم وجود آن شرایط مانع از صدور آن می گردد که درباره آن صحبت خواهیم کرد.
وکیل جلب با اطلاع از روند رسیدگی به پرونده‌های حقوقی و کیفری بیان می کند: هنگامی که شخصی پس از تحقیق‌های بازپرس پرونده به عنوان مجرم شناخته می‌ شود، بازپرس آن فرد را جهت بیان توضیحات به دادسرا احضار می کند. چنانچه جرم ارتکابی دارای جنبه ی عمومی باشد، یعنی از نظر با خطر مواجه کردن نظم و امنیت جامعه موردی مهم به شمار می رود و دستور احضار زود‌تر از دیگر جرایمی که دارای جنبه خصوصی هستند صادر می شود؛ مثلاً در جرم کلاهبرداری که دارای جنبه ی عمومی است حکم جلب سریع‌تر از سایر جرایم خصوصی صادر می گردد و دلیل این موضوع بیشتر فرار نکردن مجرم از رسیدگی به جرم است.
در صورتی که فرد شاکی، مدارک و ادله مستند به قانونی را به دادسرا بدهد، این مدارک در صدور حکم جلب خیای تاثیر می گذارند و این موضوع مسبب صدور دستور احضار و قرار بازداشت موقت برای متهم می گردد.

شیوه پیگیری حکم به وسیله وکیل جلب در قانون

حکم جلب در دعاوی با ماهیت کیفری و حقوقی با هم تفاوت دارند. یعنی در دعاوی که موضوع آن‌ها کیفری است دلیل صدور حکم جلب تنها وقوع جرم است. به این معنا که به ‌صرف این که شخص مرتکب جرم شده باشد و این موضوع با ادله و مدارک معتبر ثابت گردیده باشد و وی به دادسرا مراجعه نکرده باشد، دستور احضار وی صادر می شود.
ولش در دعاوی حقوقی، حکم موضوع مورد شکایت می بایست به وسیله دادگاه صادر گردیده باشد و بعد به مرحله اجرایی برسد و در این مرحله چنانچه فرد محکوم شده خسارت نداده و آنچه که به آن متعهد گردیده را انجام ندهد، با یاری یک وکیل جلب می ‌توان دستور دستگیری آن فرد را از دادگاه تقاضا کرد و وکیل جلب با ارائه ی دلایل مستند به قانون روند صدور را سرعت می‌بخشد.
 

 

ثابت کردن بی گناهی در سرقت

اتهام سرقت

امکان دارد که اشخاص به کاری متهم شوند که آن را انجام نداده اند. مثل سرقت هایی که ممکن است حتی به صورت گذری دامان افراد را بگیرد و آن ها را جزو متهمین ردیف اول یا دوم این مسائل کند.
حال ، میخواهیم بدانیم اگر این اتفاق خدایی ناکرده برای ما افتاد ، چه کار میتوان کرد؟ آیا باید با شرایط کنار آمد ؟ حکمی که صادر میشود چیزی است که باید آنرا بعنوان سرنوشت پذیرفت؟
اگر فردی متهم شد پیش از آن که بخواهد قدم بردارد، نخست بایستی علاوه بر جمع آوری مدارک و گرفتن یک وکیل خوب از روندهای حقوقی و کیفری این اثبات ها، اطلاع به دست آورد و آگاهانه قدم بردارد. نه تنها برای این مسئله، بلکه برای هر روند قضایی بایستی پیش از هر اقدامی از مراکز مجرب مربوطه مشاوره بگیریم .

اتهام سرقت

افراد هنگامی به سرقت متهم می شوند که به عامل یا شریک بودن در آن با استفاده از شواهد گوناگون متهم می گردند. مواردی مثل اینکه شخصی خودرویی را به شخص دیگر قرض می دهد و آن فرد با آن خودرو مرتکب دزدی می شود و مال را درون خودرو جای می گذارد .
در صورتی که خودروی شما به وسیله ی مراکز مربوطه تحت تعقیب قرار گیرد و در اسناد به جای مانده اثری از چهره ی شخص خاطی نباشد ، شما متهم به دزدی می شوید که می توانید با انجام پیگیری ها و نیز جمع آوری مدارک و نقض سخنان شاکی ، روند قضایی را به نفع خود تغییر دهید .
ولی نخست بایستی به اساس این روندها و شیوه ی اثبات بیگناهی آگاه شوید که یک شخص متخصص که چندین پرونده را پیگیری نموده یا مشاوره داده است قادر است شما را راهنمایی کند.

مشاوره ی حقوقی اثبات بی گناهی در دزدی

در این مشاوره که اغلب پیش از روند عملیات حقوقی می باشد و بهتر است در اوایل روند کیفری باشد، جلسه ای برای تفهیم روندهای پیش رو به شخص مراجعه کننده و نیز رفع اشکال و جواب سوالات با نظر به شرایط موجود در این زمینه ترتیب داده می شود . در این جلسه شخص، مشکلش را برای مشاور مطرح می کند و مشاورکه معمولا وکیل یا شخصی آشنا به قوانین قضایی است ، بهترین روش های موجود را به آن فرد پیشنهاد می دهد و او را راهنمایی می نماید. در این مشاوره ، شرایط مختلف بررسی می شود و بر طبق هر شرایط ، 1 تا چند راهکار پیش بینی می شود .
مشاوره ها ممکن است به صورت حضوری یا تلفنی باشند. در مشاوره ی حضوری ، برخی اوقات اشخاص خجالت می کشند و قادر نیستند به صورت مستقیم حرفشان را بزنند یا به هر دلیلی نمی توانند حضور یابند و عجله دارند . به همین جهت مشاوره ی تلفنی برای این اشخاص بهترین راه  حل می باشد . و نیز در مشاوره ی تلفنی معمولا مثل مشاوره حضوری، نوبت گرفتن مطرح نمی باشد و شخص زودتر به مشاور دسترسی می یابد و هزینه ی آن کمتر است و احتیاجی به پرداخت هزینه های رفت و آمد نیست .

تفاوت وکیل با مشاور در اثبات بی گناهی

مشاور حقوقی ممکن است شخصی کارکشته در زمینه احکام قضایی و کیفری و یا وکیلی باشد که قادر باشد به شما مشاوره بدهد  یا برای این کار داوطلب گردیده است. خیلی از افراد، نخست مشاوره می گیرند و بعد که از میزان تجربه ی آن شخص آگاه شدند و راهنمایی های مشاور را مفید پنداشتند، به وی حق وکالت جهت پیگیری روند کار را هم می دهند .
 

کودک آزاری

 

کودک آزاری
به هر گونه رفتاری که به وسیله ی پدر و مادر یا دیگران بر روی کودک (فرد زیر هجده سال) انجام می شود و موجب آسیب به سلامتی جسمی و روانی او می گردد، کودک آزاری می گویند. امکان دارد کودک آزاری به شکل انجام فعل باشد مثل تنبیه بدنی و یا ترک فعل نظیر گرسنه نگه داشتن عمدی کودک. رفتارهایی که به‌ طور تصادفی صورت می گیرند، کودک آزاری به شمار نمی روند، مثل این‌که کودکی به دلیل تصادف با موتور دچار معیوبیت گردد.

علایم کودک آزاری

از علایم کودک آزاری می توان موارد زیر را نام برد:
افسردگی، اختلال شخصیت، ناتوانی در یادگیری، پرخاشگری، احساس گناه، کاهش اعتماد به نفس، جویدن ناخن و ...

اقسام کودک آزاری

کودک آزاری اقسام گوناگونی دارد. مثل آزار جسمی، عاطفی ، جنسی، صنعتی و تحصیلی
مصادیق کودک آزاری
  1. کودک آزاری جسمی:به هر گونه سوءرفتاری که بر روی جسم کودک صورت گرفته باشد و مسبب آسیب رساندن به او می گردد گفته می شود. نظیر شکستن استخوان، سوزاندن پوست، ایجاد جراحت یا بریدگی یا کبودی بر روی بدن کودک.
  2. کودک آزاری عاطفی(روانی):به رفتارهایی می گویند که کودک را از نظر عاطفی (روانی) تحت تاثیر قرار می دهد. مثل بی توجهی و غفلت نسبت به کودک، فراهم ننمودن بهداشت، طرد كردن، نادیده گرفتن، خرد کردن شخصیت، اجبار کودک به انجام رفتار نامناسب.
  3. کودک آزاری جنسی:به هر گونه بهره کشی جنسی از کودک که به وسیله ی اشخاص دیگر انجام می گیرد گفته می شود. مثل ازدواج زود هنگام، لمس بدن کودک، مجبور کردن کودک به دیدن تصاویر و یا انجام اعمال مستهجن.
  4. کودک آزاری صنعتی:به استفاده از کودکان در اقسام مشاغل مثل کار کردن آن ها در کارخانه ها، تولیدی ها و مزارع گفته می شود.
  5. کودک آزاری تحصیلی :وادار کردن کودک برای گرفتن نمره ی بالا و تحصیل در مدارج بالا وقتی که کودک از نظر ذهنی توانایی نداشته باشد، کودک آزاری به شمار می رود.

دلایل کودک آزاری

  • دلیل خانوادگی: نبود مهارت لازم در پدر و مادر برای تربیت کودک، ناآگاهی آن ها نسبت به توهین و تحقیرآمیز بودن رفتارشان با کودک، کم سوادی پدر و مادر، مشاجرات پی در پی، داشتن سوء پیشینه در والدین موجب می گردد که آنان با رفتارهایشان، کودک را آزار دهند.
  • دلیل فرهنگی: زندگی در طبقات اجتماعی و اقتصادی پایین موجب می شود که کودک بیشتر در معرض آزار و آسیب قرار گیرد.
  • دلیل روانی: زمانی که پدر و مادر مبتلا به اختلالات روانی باشند، کودکان را آزار می دهند. مثل تندخویی، خشونت، بی توجهی و یا اینکه بعضی از کودکان به دلیل شرایط روانی خاصی که دارند بیشتر در معرض آسیب قرار می گیرند مثل کودکان غیرطبیعی یا طرد شده.
  • دلیل اقتصادی: فقر موجب این می گردد که پدر و مادر به سبب فشارهای مالی، کودکان را آزار دهند.

شیوه مقابله با کودک آزاری

هر گونه کودک آزاری بایستی گزارش شده تا از ادامه ی آن جلوگیری گردد. و نیز زمانی که کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بهتر است با مراکز حمایت از کودکان تماس بگیرید و به آن ها اطلاع دهید.این مراکز موظفند کودک را حمایت کرده و حتی برای دفاع از آن ها به مراجع قضایی مراجعه کنند.

مجازات کودک آزاری

  1. بر اساس قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، کودک آزاری جرم عمومی به شمار رفته و احتیاجی به شاکی خصوصی ندارد.
  2. هر نوع خرید، فروش، بهره‌ کشی و به کارگیری کودکان برای ارتکاب‌ اعمال خلاف نظیر قاچاق، ممنوع و مرتکب حسب مورد به غیر از جبران خسارات وارده ‌به 6 ماه تا 1 سال زندان و یا به جزای نقدی از 1 تا 2 میلیون تومان محکوم می شود.
  3. هر نوع صدمه، آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده‌ گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و جلوگیری از تحصیل آن ها ممنوع بوده و‌مرتکب به 3 ماه و یک روز تا 6 ماه حبس و یا تا یک میلیون تومان جزای ‌نقدی محکوم می شود.
  4.  تمامی اشخاص، مؤسسات و مراکزی که به گونه ای مسئولیت نگهداری و‌سرپرستی کودکان را بر عهده دارند موظفند به محض مشاهده ی موارد کودک آزاری مراتب را‌ جهت پیگرد قانونی انجام داده و  برای گرفتن تصمیم مقتضی به مقامات صالح قضائی اعلام کنند. تخلف از این وظیفه حبس تا 6 ماه یا جزای نقدی تا پانصد هزار تومان به همراه دارد.

 

ممنوع الخروجی

ممنوع الخروجی

ممنوع بودن خروج از کشور دستوری می باشد که از طرف مرجع قضایی و به سبب تمهیدات ویژه در دسترس بودن طرف اعمال می شود و شخصی که ممنوع الخروج شده تا مدت اعتبار آن، حق خروج از کشور را ندارد.

نکته های مهم ممنوع الخروجی

نکته ی مهم در رابطه با ممنوع الخروجی از کشور این باشد که بین دستور یا قرار بودن آن بایستی تفکیک قائل گردید.
ماده ی 188 قانون آیین دادرسی کیفری در رابطه با دستور منع خروج متهم از کشور بیان می کند: تا زمانی که پیش از اثبات جرم به متهم دسترسی حاصل نگردیده، بازپرس قادر است با نظر به اهمیت و ادله ی وقوع جرم، دستور منع خروج وی از کشور را صادر نماید.
اگر متهم در بازپرسی حضور پیدا کند، صدور قرار موقوفی، ترک یا منع تعقیب، ممنوعیت خروج منتفی شده و مراتب فورا به مراجع مربوطه اطلاع داده می شود و در صورت انقضای مدت، دستور منتفی می گردد.دستور پیش از اثبات مجرمیت صادر می گردد.
ماده ی 247 و 248 قانون آیین دادرسی کیفری در مورد ممنوعیت خروج از کشور می گوید: بازپرس متناسب با جرم ارتکابی به غیر از صدور قرار تأمینی قادر است قرار نظارت قضایی را که یک یا چند مورد زیر را مشمول می گردد برای مدت مشخصی صادر نماید که یکی از این قرارها ی نظارت، قرار ممنوعیت خروج از کشور بوده که طی مدت ده روز هم قابل اعتراض در دادگاه صالح می باشد.(بدوی و تجدید نظر)
اعتبار قرار ممنوع الخروجی از کشور 6 ماه و قابل تمدید می باشد.(قرار پس از اثبات مجرمیت صادر می گردد)
مراجع قضایی وظیفه دارند در موارد قانونی بعد از تصمیم گرفتن بر ممنوع الخروجی از کشور، مراتب را به دادستانی کل کشور ارسال کنند تا از این راه به مراجع ذیربط اعلام شود.
بر اساس ماده ی 509 قانون آیین دادرسی کیفری، در صورت وقوع جرم هر وقت اقدامات قاضی اجرای احکام کیفری منجر به دسترسی به محکوم علیه نگردد و ترس فرار از کشور وجود داشته باشد، قادر است دستور منع خروج وی از کشور را صادر نماید. ولی به محض حضور یا دستگیری وی، دستور لغو می شود.(در مرحله ی اجرای حکم)
معمولا افرادی که محکومیت کیفری قطعی دارند و مجازاتشلن را نگذرانده اند ممنوع الخروج هستند.
رفع ممنوعیت خروج از کشور مشروط به انجام تعهد از طرف شخص محکوم می باشد.به عنوان مثال شوهری که به سبب عدم پرداخت مهریه ممنوع الخروج گردیده با پرداخت یا سپردن تأمین مناسب می تواند آن را رفع کند.
در موارد دیگر دادگاه و مراجع قضایی هم نسبت به رفع دستور یا قرار ممنوع الخروجی از کشور اقدام می نمایند.(ماده ی 188 قانون آیین دادرسی کیفری)
 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 صفحه بعد